گل یاس

     استاد رائفی پور:
قرآن و سیره اهل بیت(ع) مبنای تشخیص اسلام حقیقی است
تحلیل گری مسایل سیاسی و بین المللی با اشاره به وقوع انواع مسلمانی در جهان اسلام پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، گفت: اسلامی که مد نظر ما است اسلامی است که از دو چشمه نور نشات و هویت می گیرد، اسلامی که قرآن و سیره معصومین(ع) مبنای آن است، نه آدم های خطاکار.
 استاد رائفی پور، تحلیل گر مسایل سیاسی و بین المللی دیشب در بین مردم ارومیه به معرفی انواع مسلمانی در جهان اسلام پرداخت و اظهار داشت: بحث استکبار ستیزی مبحثی است که کشورمان از 37 سال پیش تا کنون با آن درگیر بوده و هست و تا کنون دربرابر آن ایستاده ایم و هزینه می دهیم.
وی علت همه تحریم ها و ظلم های صورت گرفته به کشورمان را مسأله استکبارستیزی ایران دانست و ادامه داد: ما هزینه می دهیم تا با قانون و قواعدی که چند کشور دنیا نوشته اند و قصد دارند تا ما را هم با آن سازگار کنند، بایستیم.
استاد رائفی پور افزود: از ابتدای انقلاب نگاه های متفاوتی نسبت به انقلاب اسلامی بود، افراد نگاه شان به این انقلاب یکی نبود، و فرق نمی کرد که مخالفان انقلاب از افراد عادی باشند یا افرادی که در مکتب اسلام تحصیل کرده و لباس پیامبر اکرم(ص) را به تن داشتند و یا دیگر سیاستمداران تحصیل کرده در دانشگاه های داخل و خارج از کشور.
وی گفت: از زمان آغاز انقلاب تا کنون درگیری هایی از جنس اختلاف نظر در کشورمان به وجود آمد، این اختلاف ناشی از نحوه نگرش بود، نگاه ما به اسلام از امیرالمومنین(ع) به ما رسیده است.
تحلیل گر مسایل سیاسی ادامه داد: الان داعش هم در منطقه ادعای مسلمانی می کند و به ما هم مسلمان می گویند، اما چقدر ما به داعش شبیه هستیم و آن ها به ما؟ هیچ شباهتی بین ما وجود ندارد، کدامیک از این دو اسلام درست است.
وی افزود: باید یک خط مشخص کننده ای بین این دو نوع از مسلمانی وجود داشته باشد که حق یا باطل بودن یکی از این دو گروه را مشخص کند.
استاد رائفی پور گفت: چه کسی باید این خط مشخص کننده را تعیین کند؟ اگر افراد معمولی بخواهند خط تشخیص حق و باطل بین این دو گروه را ترسیم کند که در این صورت می شود اسلام فلانی ها.
وی اضافه کرد: اما اسلامی که مد نظر ما است اسلامی است که از دو چشمه نور نشات و هویت می گیرد، اسلامی که قرآن و سیره معصومین(ع) مبنای آن است، نه آدم های خطاکار.
تحلیل گر مسایل دینی خاطرنشان کرد: اسلام قرآن به تنهایی کافی نیست، چون داعشی ها هم قرآن می خوانند و اگر ما در آیه ای نتوانستیم مفهوم دقیق را درک کنیم، کدامیک از ما راست می گوید و حق با چه کسی است؟ قرآن هم محکمات دارد و هم متشابهات، محکمات مانند اینکه می فرماید بت نپرستید و متشابهات مانند نماز بخوانید و زکات بدهید، اما اینکه چگونه باید نماز خواند و زکات داد در قرآن نیامده است، پس از چه کسی باید این دستورات الهی را دریافت کرد؟
وی تصریح کرد: بسیاری از مباحثی که در قرآن به عنوان اصول مسلمانی است، بدون تفسیر و به صورت کلی آمده اند، مانند نحوه خواندن نماز، یا رفتن به حج و زنده نگه داشتن شعائر الهی، از ابتدای اسلام احکام و قواعد دینی از سوی دو منبع به مسلمانان معرفی شده است؛ قرآن کریم و اهل بیت عصمت و طهارت(ع).
وی گفت: به طور مثال افرادی که کار در منزل می کنند، صاحب کار اجزای آنچه را که می خواهد درست بکنند، مانند اجزای یک عروسک در اختیار افراد قرار می دهد و موقع تحویل کار یک نمونه از آن عروسک و یا کاتالوگی از نحوه ساخت و تنظیم آن عروسک را در اختیارشان قرار می دهد و یا وسایل های برقی و غیره که هنگام خرید به همراه یک راهنمای استفاده از آن عرضه می شوند.
تحلیلگر مسایل بین المللی اضافه کرد: کاتالوگ های همراه وسایلی که خریداری می شوند به زبان های مادری هر کشوری تنظیم می شوند تا خریداران بتوانند از آن استفاده صحیحی بکنند، حال خدایی که همه حرفش این است که ای انسان آدم باش، برای آدم شدن ما یک الگو داد؛ « لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَ‌سُولِ اللَّـهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» و یک کاتالوگ به نام قرآن داد.
وی گفت: در این بین آن کسی که اولویت دارد رسول الله است، چرا؟ چون قرآن را هم به تمام معنی حفظ و عامل است، هرچند که ثقل اکبر قرآن است، چون سند دین ما است، اما آن آقایی که به عنوان معصوم به ایشان رجوع می کنیم علاوه بر اینکه قرآن را می شناسد برداشت های صحیح از قرآن را هم ارائه می دهد.
استاد رائفی پور افزود: به طور مثال قرآن نگفت که نماز را چگونه بخوانید؟ اما نحوه وضو گرفتن را که در آیه شش سوره مائده که می فرماید؛ « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَ‌افِقِ وَامْسَحُوا بِرُ‌ءُوسِكُمْ وَأَرْ‌جُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ»، توضیح داده است، پس چرا مسلمانان بر سر این مسأله متفق نیستند و با هم اختلاف دارند؟ حال کدام مسیر درست است؟ شیعه میگوید روش معصومین(ع) و سنی ادعا دارد که روش صحابه را قبول دارد.
وی تصریح کرد: کدام مبنا در این بین مطرح است، چه چیزی برای ما مسلمانان باید اصل باشد تا از طریق آن اسلام حقیقی را بشناسیم؟ اسلام حسین بن علی(ع) اسلام است و آن 30 هزار نفری که در برابر ایشان ایستاده اند و می خواهند فرزند رسول خدا(ص) را به شهادت برسانند هم ادعای مسلمانی دارند.
وی ادامه داد: نقل است که که پسر خلیفه دوم؛ عبدالله بن عمر یک سال بعد از عاشورا شمربن ذالجوشان -لعنت الله علیه- را در مکه می بیند که به حج آمده است، می گوید؛ “دیدم با کسی در مورد خون پشه ای که بر روی دست کشته اند بحث می کند که آیا این خون نجس است یا نه؟ از قضا شمر فتوای درست را داد، به او گفتم؛ شما سال گذشته خون پسر پیغمبر خدا را ریختید و امسال آمده اید در دور خانه کعبه در مورد خون یک پشه صحبت می کنید؟!”
استاد رائفی پور افزود: این چه گرایشی از اسلام است؟ 30 هزار نفری که در برابر امام حسین(ع) ایستاده بودند، نماز می خواندند و در تاریخ آمده است که روزی ده هزار نفر در آب فرات غسل شهادت می ریختند و در هنگام حمله به اباعبدالله(ع) کلمه شهادت و الله اکبر می گفتند و در هنگام شهادت هر یک از شهدای کربلا ابراز خوشحالی کرده و خدا را شکر می کردند.
وی گفت: اساسا با فتوای یک نفر که خود را عالم دین می دانست خون امام حسین(ع) حلال شمرده شد؛ گفتند؛ “امام حسین(ع) خارجی است"؛ یعنی از دین الهی خارج شده است، چرا؟ چون حسین(ع) با خلیفه زمان خود یعنی یزید –لعنت الله علیه- بیعت نمی کند، پس خونش حدر است.
وی ادامه داد: چیزی از رحلت پیامبر اکرم(ص) نگذشته است، اما کدام اسلام درست است؟ اسلام امام حسین(ع) یا اسلام یزید ملعون؟ امروز هم ترکیه می گوید من کشور مسلمانم و نگاهی به دین اسلام دارد، عربستان سعودی هم ادعای مسلمانی دارد، جمهوری اسلامی هم که اسمش بر روی آن است، پاکستان هم می گوید که من مسلمانم و داعش هم علم مسلمانی برافراشته است، اما کدام اسلام؟
استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: اگر هر کسی خودش مبنایش مبنای درستی باشد، در این صورت در تضاد کامل از مسلمانی قرار می گیریم، ابا عبدالله الحسین(ع) 10 سال در زمان معاویه ملعون در حالت صلح به معنای عدم قیام به سر می برد، چون صلح به معنای سازش نیست بلکه در مقابل قیام است، چون صلاح جامعه اسلامی گاهی اقتضای سکوت دارد و گاهی قیام.
وی گفت: در تاریخ آمده است که یزید به والی مدینه نامه نوشت که یا باید از حسین(ع) برای من بیعت بگیری و یا سر او را برای من بفرستی، وقتی امام حسین(ع) را خواست، ایشان با تعدادی از جوانان بنی هاشم به ویژه مسلم بن عقیل و حضرت عباس(ع) به دارالحکومه او رفت.
استاد رائفی پور افزود: وقتی حاکم مدینه به امام حسین(ع) گفت که آیا با یزید بیعت می کنی یا باید تو را بکشم؟ اباعبدالله(ع) یقه این شخص را گرفت و او را به دیوار چسباند و فرمود؛ «تو چه می گویی؟ من با کی بیعت بکنم؟ با یک زناکار؟ با کسی که هیچ ربطی به اسلام ندارد و هیچ از اسلام را نمی فهمد؟ با کسی که بر روی منبر شرب خمر کرده و چرت و پرت می گوید؟».
وی ادامه داد: امام حسین(ع) از مدینه خارج می شود و به مکه برای حج می رود، اما در مکه مشاهده می فرماید که عده ای در زیر لباس احرام سلاح به کمر بسته اند و قصد ترور ایشان را در خانه خدا دارند، سیدالشدا(ع) برای اینکه حرمت خانه خدا حفظ شود از مکه خارج کی شوند و آخرین حج خود را ناتمام می گذارند.
وی افزود: حج از فروعات دین اسلام است، اما امام حسین(ع) برای اینکه یکی از مسلمات دین اسلام که حفظ حرمت خانه خدا و عدم قتل در آن است، حفظ شود حج خود را نا تمام می گذارد، اما آن ها می گویند که امام حسین(ع) کافر است، چون حج را نیمه تمام گذاشت.
تحلیلگر مسایل سیاسی و منطقه ای اضافه کرد: به اسلام آن زمان دقت کنید؛ اسلامی که تو فرزند پیامبر(ص) باید با خلیفه وقت بیعت کنی، حال این خلیفه هر فرد کثیف و بی دینی که باشد؟ امام حسین(ع) را تحت فشار قرار می دادند که بیا و با این یزید بیعت کن، حضرت فرمودند که آیا با یزید بیعت کنم تا چنین فردی را به رسمیت بشناسانم؟! تا حکومت یزید هم شود یک مدل از حکومت اسلامی؟! یعنی یک مدل از اسلام حکومت پنج ساله امام علی(ع) باشد و یک مدل هم حکومت یزید؟!
وی گفت: امام حسین(ع) فرمودند که من فاتحه آن اسلامی را که یزید خلیفه اش باشد و به عنوان یک گرایش اسلامی معرفی شود، می خوانم، حضرت اباعبدالله(ع) را تهدید به قتل کردند، فرمودند که ما را از چه می ترسانید؟ «هیهات من الذله»؛ این ذلتی است که هرگز زیربار آن نمی روم حتی اگر یک نفر باشم و تمام دنیا در مقابلم باشد.
استاد رائفی پور ادامه داد: امام حسین(ع) فرمودند؛ «لایبایع مثلی مثله»؛ یعنی نه من حسین با یزید بیعت نمی کند بلکه مثل منی با مثل یزیدی هرگز بیعت نمی کند، وقتی صحبت از مثال می شود یعنی در آینده آدم هایی به مثل من و در ساختار فکری من می آیند و در مقابل عده ای می آیند که مثل یزید و در ساختار فکری او هستند که در آن بچه شش ماهه را می کشند و در ساختار فکری شان هر گناهی به اسم اسلام جایز شمرده می شود، سرها بریده شده و تن ها زیر سم اسب ها و مرکب ها می ماند.
وی افزود: اباعبدالله(ع) در مقابل سپاه یزید ایستادند و سناریویی را برای کربلا نوشتند که اوج ظلم را به نمایش گذاشت و تمام غده ها و چرک ها را به بیرون ریخت تا حق از باطل کاملا تشخیص داده شود و به همه دنیا گمراهی یزیدیان به اثبات رسد.
داعش پدیده ای برای اثبات حقانیت ماجرای عاشورا در جهان است
استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: سال ها می گفتند که احتمالا شیعیان در مورد امام حسین(ع) غلو کرده اند، شاید کشتنی بوده اما با سر بریدن همراه نبوده و یا بچه شش ماهه را نکشتند، آن ها برای خود سندی نداشتند، اما شیعیان برای اثبات ادعای خود سند داشتند.
وی ادامه داد: با وقوع پدیده ای به نام داعش ثابت شد که بچه شش ماهه که سهل است جنین را از شکم مادراش کشیدن بیرون و بر روی نیزه کردند، بر روی جنازه ها با ماشین عقب و جلو کردند، جلوی چشم پدر و مادر بچه ها و در جلوی چشم بچه ها پدر و مادر را کشتند، افراد را زنده زنده آتش زدند و جنایت های دیگر.
استاد رائفی پور گفت: خدا در این عصر چه می کند؟ خدا به مردم جهان ثابت می کند که کسی به مانند امام حسین(ع) هرگز با کسانی که به مانند یزیدیان عمل می کنند، صلح و بیعت نمی کند.
وی افزود: کدام اسلام مدنظر است؟ اگر علی(ع) ملاک مسلمانی است ببینیم که علی(ع) با چه کسانی مشکل داشت؟ علی بن ابی طالب(ع) از یک جهت با یک نوع از اسلام مشکل دارد و در یک جهت دیگر با اسلامی که دقیقا در مقابل آن اسلام دیگر است، با هر دو نوع این اسلام ها مشکل دارد و حاضر نیست که با هیچ یک از آنان کنار بیاید.
تحلیلگر مسایل دینی اضافه کرد: یک اسلام اسلامی است که هدف در آن توجیه نشده و هر کس هر کاری که بخواهد می تواند در آن بکند و اخلاقیات در آن توجیه نشده است، برای به دست آوردن قدرت در این نوع از اسلام می شود هر کاری که از دست افراد ساخته است انجام دهند مانند اینکه دروغ بگویند، خیانت کنند، جنایت کنند و …، اسلامی است که سیاست و قدرت همه چیز آن است و احکام دین در آن هیچ ارزش حقیقی ندارد که به آن اسلام بخور بخور و یا طاغوتی گفته می شود، که حاکمان در آن آزادند برای خود قصر ساخته و از ملت ها به نفع خود سو استفاده کنند.
وی افزود: معاویه در شامات قصری به نام قصر خضرا ساخته بود، خلیفه دوم برای بازدید از آن رفت و گفت که این چه چیزی است که تو ساخته ای؟ معاویه گفت که رومی ها کاخ دارند، اگر ما کاخ نداشته باشیم آبروی اسلام می رود، با این توجیه خلیفه وقت را راضی کرد.
استاد رائفی پور تصریح کرد: دین اسلام دین فقر و بی نظمی نیست، اما ساخت کاخ و تهیه تشریفات فراوان برای حاکمان در دین اسلام مبنا نیست و هیچ جایگاهی در دین اسلام ندارد، معاویه پس از متارکه جنگ با امام حسن(ع) قراردادی با هم امضا کردند که بعدا بر خلاف تمام بندهای آن عمل کرد و بعد از آن خطبه ای عجیب خواند و گفت که من برای اینکه شما نماز بخوانید یا نخوانید نجنگیدم؛ جنگیدم که حکومت را به دست آورم که آوردم.
وی افزود: گروه دیگر از مسلمانان یا نوع دیگر از مسلمانی که در مقابل امام علی(ع) قرار داشت، اسلام خشک مقدس ها بود که تنها به ظواهر دین اسلام چنگ زده و از فهمیدن روح دین کاملا غافل بودند، عبادت های طاقت فرسای خوارج در تاریخ نقل شده است.
این استاد دانشگاه در پایان گفت: در تاریخ نقل است که زمانی امام علی(ع) با این گروه مجبور به مقابله شد که به ایشان خبر رسید خوارج به منطقه ای حمله کرده و شکم زن مسلمانی را دریده و جنین او را از شکمش خارج کرده اند، در این هنگام امام علی(ع) فرمان حمله دادند و فرمودند که بخدا قسم از ما جز 10 نفر کشته نخواهد شد و از خوارج جز 10 نفر نخواهد ماند.
/پایان خبر/