« ساده بگویم دلم پر از درد است

یا علی جان ای که در ملک حق تو پادشاهی

نوشته شده توسطقاسمي 17ام آذر, 1393

سلام بر تو ای مرد میادین تنهایی!

ای آقای خوبان نظر دوخته ام به دستان پینه بسته و بخشنده ات!

شنیده ام که تو شب ها به در خانه فقیران سرمی زنی

شنیده ام که تو هر که را که نان و غذا نداشته باشد نان می دهی

مولا جان که از ما بینواتر؟ و که از ما گرسنه تر؟ آیا قرص نانی بر کف این دستان خالی از ثواب و پر از گناه مان نمی گذاری؟

ای آقای خوبیها! دل واپس کرده های خویشم، ولی شنیده ام که تو وعده داده ای که به کوری چشم دشمنانت پیروانت را شفاعت می کنی اما…

کاش روسیاه و غرق در گناه نبودم! کاش مراقب قلب نازنین تان بودم تا از منی که ادعا می کنم شیعه شما هستم نمی شکست!

مولای خوبم ما به شما دلبسته ایم و از شما تمنا داریم تا برای ظهور فرزندت مهدی که امیدبخش دلهای غم دیده است دعا فرمایید!


فرم در حال بارگذاری ...